به گزارش تابناک مازندران ، هر ساله در روز و مراسم هفته ویژه خبرنگار حرفهای تکراری و کلی زده می شود و بعضاً به مسائل معیشتی و مباحث صنفی بدون ارائه گزارش کار واقعی صورت گرفته و صرفاً در مقام آمال و آرزو ها و رویاها گفته می شود.خانه مطبوعاتی که نزدیک به ۳۰سال یک اتاق ۱۲متری مسنتقل و مجهز ندارد!
بگذریم که احوالمان از تکرار مصایاب و مسائل این خانه ملال آور می شود. اما آنچه رسالت اجتماعی خبرنگار را را مجاب می کند این است که روی موضوع و تشویق روزنامه نگاری تحقیقی در مازندران پر از مساله ،کار کند.به این معنی که کوشش کرد تا از کنشگران رسانه ای به سمت تولید گزارشهای تحقیقی بروند و از روایتگری خاص و کارفرمایی اندکی دور شوند.
جشنواره ها، کانونی مناسب برای تحقق چنین هدف و تقویت وجه گزارشنویسی تحقیقی و واقعیت گرایی موضوعی در رسانههای مازندران می تواند باشد.
تدوین سند توسعه رسانه ها در مازندران تاکنون تهیه و منتشر نشده که آن هم اقدام مهم دیگری است که ضرورت دارد.
در فضای مبهم ،متنوع و متکثر رسانه ای (رسمی و شبکه های اجتماعی )تاکید صرف که رسانه های محلی باید «روایتی و خبری و گزارشی » سفارشی ،تعیین شده و مشخصی را از وضعیت موجود ارائه دهند و با این متر و معیار فعالیت کنند،قابلیت دوام و استناد آنچنانی ندارد چرا که انتشار بی شمار خبر و عکس و فیلم و صوت درفضاهای رسانه ای غیررسمی و شبکه های اجتماعی و پیشی گرفتن آنها از رسانه های شناسنامه دار به چالش روایت ها و پرهیز از واقعیت ها به دلیل اعتبار کم و روایی پایین منجر می شود.
البته اصل وجود روایتها و برداشت ها و زاویه پردازی رسانه های مختلف در مازندران و احیانا نگاه های تقابل آنها قابل کتمان نیست. اما این روایتها و برداشت ها باید در یک متن از حقیقت رخ دهد. موضوعاتی پیرامون حوزه ها و دامنه های محیط زیست، زراعت ، صنعت، تجارت، اقتصاد، آموزش، پژوهش ،فرهنگ ، هنر، ورزش ، خدمات، سیاست، مذهب، اجتماع ، رسانه و در ابعاد مختلف و سطوح متفاوت عبارت دیگر باید روایتی واجد حقایق قابل توجه و ملموسی داشته باشد.فی المثل نوع ورود و واکنش رسانه های محلی به موضوعاتی چون پتروشیمی و منطقه آزاد تجاری صنعتی یا هجوم مسافران و میهمانان تعطیلات اعلام شده یا آخر هفته به مازندران و یا طرح های استقرار گردشگران و مسافرین درسواحل دریا، فروش محصولات دامی و زارعی از جمله مرکبات، برنج، گندم و.... می تواند معیار خوبی برای سنجش توانمندی و ظرفیت رسانه های محلی ازحیث واقع گرایی باشد والا ساختن روایتی خیالی و روی هوا که فایدهای ندارد.
بنابراین به دنبال تبلیغ روایت خاص و غیر مبتنی بر واقعیت رفتن دررسانه ها و از خبرنگار و رسانه هم بخواهیم آن را به جامعه تزریق کنیم درقبال شبکه های اجتماعی سریع السیر به ناکامی منجر می شود و این در حالی است که این روایت از طرف مصرف کنندگان واقعی بعضاً پس زده میشود چون واجد حقایق جدی و واقعیتهای قابل اثبات آنچنانی نیست.
با کم اعتبار شدن رسانه های رسمی، متاسفانه جای آن را فضای مجازی گرفته که به دلیل پرداخت آنی، روزنامهنگاران باید بتواند جنگ روایتها و ستیز رویدادها را در قالب بیان حقیقت و واقعیت مدیریت کنند. وگرنه اگر بخواهند از خودشان حرف بزنند که چندان فایدهای ندارد.
به دلیل ضعف اقتصادی شدیدی که رسانهها با آن مواجه شدند، رسانههای رسمی محلی ضعیف شده و قادر به تامین نیازهای جامعه نیستند، درآمد کافی ندارند و بنابراین بنیه روزنامهنگاری حرفهای هم ضعیف شده است و بخش های عمده ای از روزنامه نگاری حرفه ای ،شغل اصلی و اولیه شان روزنامه نگاری نیست. چه بسیار نیروهایی که این حرفه را ترک کردهاند و برخی دیگر هم با خوف و رجا به دلیل کاهش امنیت شغلی چه از سوی کارفرما به دلیل ناتوانی اداره اقتصادی رسانه و چه از سوی برخی ساختار ها و رویکردهای با تاب آوری پایین از جهت سختگیریها و حساسیت ها، مشغول به این کار هستند.
رسانههای مازندران کمتر به سمت و سوی کار تحقیقی میروند. اساساً روزنامهنگاری تحقیقی در کجای فضای روزنامهنگاری استان است، ما نمی دانیم؟
دربین انواع فعالیت های روزنامهنگاری، روزنامه نگاری تحقیقی زمانبر و هزینهبر است. کار روزنامهنگاری تحقیقی ممکن است فقط برای تولید یک گزارش ،ساعت ها وحتی یک ماه یا بیشتر وقت می برد و هزینه آن هم چندین و دهها میلیون شود.
انتظار می رود در شرایط شتابنده دگرگونی ها و کشاکش رویدادها،روزنامه نگاران محلی باهدف اعتبارسنجی و افزایش روایی به سمت روزنامه نگاری تحقیقی درراستای مسئولیت اجتماعی حرکت کنند.
حسین برزگر ولیک چالی