به گزارش تابناک گلستان، پریسا مسعودی: این جا شهر دارالمومنین است، این جا پایتخت اقوام است، این جا که از هر قوم و آیینی و از هر سن و سالی از پیر وجوان، زن و مرد، کودک و خردسال، برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن متجاوزان صهیونیست به خیابان آمدهاند تا خشم خود از جنایت رژیم کودککش صهیونیستی را فریاد بزنند.
از دور هم میشود صفهای به هم فشرده مردم را دید؛ مردمی که حتی قبل از موعد مقرر، جلو دانشگاه گلستان جمع شده اند، تا همدردی خود را با مردم مظلوم غزه و آمادگی خود را برای هرگونه حمایت، اعلام کنند.
مردم انقلابی و همیشه در صحنه گرگان که از همان دقایق ابتدایی حمله صهیونیست به بیمارستان غزه، در اعتراض و محکوم کردن این جنایت در خیایان حضور یافته و با شعارهایی مانند «حمایت از فلسطین حمایت از امام است»، «آزادی فلسطین آزادی اسلام است» و «اسرائیل کودککش و جلاد است» بار دیگر خشم و انزجار خود را از اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی فریاد میزنند.
کودکان هم گویا درد و رنج کودکان معصوم غزه را خیلی خوب دریافته اند که دست در دست والدینشان و همراه داشتن پرچم ایران و فلسطین، پلاکاردها و عکسهای مقام معظم رهبری و شهید حاج قاسم سلیمانی در این تجمع شرکت کرده اند.
*جنایات تا کی میخواهد ادامه یابد!
از دختر کوچک پنج سالهای به اسم «فاطمه زهرا» که چادر سفید گلداری به سر دارد میپرسم برای چه منظوری همراه مادرش به خیابان آمدهاست؟ میگوید: «من در تلویزیون دیدم که بچهها در بیمارستان شهید شده اند. من آمده ام تا شعار دهم تا اسرائیل جرات نداشته باشد هیچ بچهای را شهید کند». مادر فاطمه زهرا میگوید: «من خودم یک مادرم و دیدن مادران داغدار فلسطینی دلم را به درد میآورد. بمباران بیمارستان یک جنایت بزرگی تلقی میشود. این جنایات تا کی میخواهد ادامه پیدا کند؟ کشورهای مسلمان همسایه و مردم مسلمان جهان همه باید از سازمان ملل مطالبه کنند تا پیگیر این موضوع باشد».
بانوی طلبهای که کنار آنها ایستاده میگوید: «چقدر شرمآور است که وزیر انرژی اسراییل با افتخار اعلام میکند آب و برق غزه را قطع کرده است. کودکان چه گناهی کرده اند؟ نابودی دستهجمعی مردم غیرنظامی به وسیله «محرومیت از دسترسی به غذا و دارو» چیزی جز جنایت جنگی نیست، اما اسرائیل باید بداند ظلم پایدار نخواهد بود و نخواهد ماند.
بین جمعیت آرام آرام راه میروم تا شاهد ثبت لحظه به لحظه احساس آنها باشم. صدای گروه سرود «آوای رضوان» را میشنوم و سپس گوش به مداحی دو تن از ذاکران اهل بیت میسپارم.
کنار من بانویی بر نردههای دانشگاه تکیه داده، پرچمی در دست دارد و با چشمانی پر از اشک، زیر لب چیزی زمزمه میکند. خود را «عزیزاللهی» و کارمند دانشگاه علوم پزشکی معرفی میکند. از او میپرسم چه احساسی در مورد حادثه بمباران بیمارستان غزه دارد؟ بغض مجال نمیدهد که جواب دهد. بریده بریده میگوید: «چطور میشود این جنایات را دید و سکوت کرد؟ سکوت نکنیم... هر کسی هرطور که شده فریاد بزند. چه در تجمعها و چه در فضای مجازی». عزیز اللهی ادامه میدهد: «این فریادها اعلام همبستگی وجدانهای بیداری است که با شعارهای کوبنده خود در صدد بیدار کردن وجدانهای کور و کر جهان است تا جنایتهای مکرر این رژیم خونخوار و کودک کش در سکوت خفت بار و شرم آور قدرتهای مستکبر دنیا مخفی نشود».
بغض دوباره راه گلویش را میگیرد و من با احترام به احساس خالصانه اش او را با دعاها و زمزمه هایش تنها میگذارم و دوباره راه میافتم بین جمعیت و همچنان که دکلمهای در وصف مقاومت مردم فلسطین را میشنوم به سمت ایستگاه جمع آوری کمک برای مردم فلسطین میروم.
مسئول غرفه به من میگوید: «این جنگ، جنگ ناعادلانهای است که دشمن حقیر، زنان و کودکان بی گناه را هدف قرار داده است و این کاملا نشان ضعف اسرائیل است. ما اینجا هستیم تا صدای مردم مظلوم فلسطین باشیم. صدای زنان و کودکان بیدفاع و پناه آورده به بیمارستان المعمدانی غزه، که رژیم صهیونیستی در جنونی وحشیانه، خونشان را به ناحق ریخت، سند زنده بیسابقهترین جنایت اسرائیل است».
کمی جلوتر مراسم امضای طومار بسیج دانشجویی است، حرکتی که تمام قد از فلسطین حمایت میکند و اسرائیل را محکوم میکند. دانشجویانی که با هدفی راسخ، حمایت و مقاومتی از جنس ایستادگی شهدا را در قالب یک طومار به تصویر میکشند.
در انتهای مراسم، مردم گرگان پرچم رژیم جنایتکار صهیونیستی را آتش میزنند و برای چندمین بار حمایت خود را از مردم بیدفاع غزه اعلام میکنند.
زمان مراسم پایان یافته است، اما گویا زمانی برای پایان خشم و اعتراض مردم وجود ندارد. گویی قصد رفتن به خانه هایشان را ندارند و ایستاده اند تا حق اسرائیل جنایتکار را کف دستش بگذارند و تا نابودی کامل این رژیم جنایتکار، آرام ننشینند.