در سالهای اخیر احداث بسیاری از پروژههای کلان حمل و نقل عمومی به ویژه ایستگاه های مترو به واسطه اهداف سیاسی به تعویق افتاد؛ چرا که مدیران فعلی بهدنبال ثبت احداث برخی از این پروژه ها را در کارنامه مدیرتی خود بودند.
در حالی که زمان ساخت بسیاری خطوط حمل و نقل شهر تهران در زمان آقای قالیباف شروع و اکثر این پروژه ها در همان دوران خاتمه یافته بود.
در مدیریت شهری گذشته فرآیند نوسازی سیستم حمل و نقل شهری در بالاترین سطح خود در جریان بود؛ اما متاسفانه در چهار سال اخیر به حاشیه رانده شده است.
ترویج دوچرخه سواری، اقدام خوبی است؛ اما شرایط تهران به گونه ای است که عملا باعث بلااستفاده ماندن این طرح و هدر رفتن منابع مالی شهر تهران می شود. در این طرح متناسب با وضعیت توپوگرافی تهران بررسی نشده است.
تیم فعلی مدیریت شهر با یک نمایش شروع به این کار کرده و نسبت به مشکلات شهر بی توجه بود و بازخورد این بیتوجهی ها در بلندمدت متوجه شهر تهران و شهروندان تهرانی می شود.
بینظمی، عدم تصمیمگیری دقیق و بیتوجهی مدیران شهرداری به سلامت شهروندان در اجرا یا عدم اجرای طرح ترافیک موضوعی غیرقابل انکار است که شهروندان تهرانی به خوبی این موضوع را دریافتند.
باوجود اینکه مدیریت شهری کوچکترین تغییری در ظرفیت ناوگان حمل و نقل عمومی ایجاد نکرده بود، حتی در روزهایی که تهران در وضعیت قرمز بود، مدیران شهری اصرار به اجرای طرح ترافیک داشتند!
طرح ترافیک از جمله ابزارهای سیاستگذاری شهرداری برای کنترل ترافیک است که باید در مواجهه با کرونا، شهرداری اولویتهای کنترل ترافیک و درآمدزایی خود را پس از سلامتی مردم لحاظ میکرد.
این انتظار از مدیریت شهری وجود داشت که با حضور شهردار در جلسات هیئت دولت، اقداماتی برای بالا بردن سرانه ناوگان حمل و نقل عمومی صورت میگرفت که متاسفانه از این امکان نیز استفاده نشده است.
یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت شهری، حوزه حملونقل عمومی و به طور خاص توسعه مترو در تهران باید باشد.
شورای ششم باید با بهکارگیری تمام توان خود "دولت سیزدهم" را موظف به پرداخت سهم خود در توسعه ناوگان حمل و نقل کند.
مدیریت کلان شهرداری دارای محدودیتهای ساختاری، متمرکز و سیاستزده است، از همینرو نمیتوان با این رویکرد انتظار تحول در محلات را داشت.
برای مدیریت محلات برنامهریزی و مدیریت از پایین به بالا و مبتنی بر سرمایههای اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلی لازم است.
سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت شهری را باید از خردترین واحد یعنی « محله» آغاز کرد.
بنابراین نیازمند یک ساختار نهادی مردمسالار، مشارکتی و غیرمتمرکز هستیم. لذا افرادی که در این حوزه انتخاب میشوند باید از ساکنان همان محل و دارای تواناییهای فکری و عملی، تعهد به محله و دارای قدرت اتخاذ تصمیم، سیاستگذاری و تخصیص منابع را داشته باشند.
از طرفی تعیین اولویتها و نیازهای ساکنین محلات مقدم بر اجرای دستورالعملهایی است که نه مشارکت اجتماعی ایجاد میکند و نه مشکلی از مردم محله برطرف خواهد کرد.
به شهروندان محترم بهویژه مدیران محترم محلات این اطمینان را خواهم داد که با همکاری و مشارکت شما حکمروایی خوب محلی در سایه عدالت، تمرکززدایی، پاسخگویی، شفافیت، مشارکت و مسئولیت پذیری تحقق خواهد یافت
ششمین دوره شورای شهر اسلامی تهران باید در راستای شفافیت حوزههای مالی، شهرسازی و پیمانکاران شهرداری گام بر دارد.