کد خبر: ۷۶۱۶۱
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۲ 13 August 2015
به گزارش تابناک یزد،وزیر خارجه ایران در مقاله‌ای در روزنامه جمهوریت ترکیه با بیان اینکه جامعه جهانی همچنان از فقدان یک راهبرد جامع و منسجم برای مقابله با افراط گرایی خشونت طلب در رنج است، بر ضرورت یک راهبرد جامع در این زمینه تأکید کرد.
متن یادداشت محمدجواد ظریف در ایلنا؛
افراط‌گرایی خشونت‌طلب احتمالا حاد‌ترین چالشی است که نه تنها منطقه خاورمیانه بلکه در واقع تمامی جهانی را که در آن انواع مخاطرات مرز نمی‌شناسند، تهدید می‌کند.

این تهدید بزرگ که تاکنون مسبب ویرانی‌های عظیمی در عراق و سوریه شده، سایه شوم خود را بر چهار سوی منطقه گسترده است. فراگیر بودن افراط‌گرایی و دعاوی جهانی‌اش تا کنون روشن ساخته که چه آثار مخربی می‌تواند برای محیط ژئوپلیتیک و امنیتی، نه تنها در منطقه ما، بلکه در بسیاری از دیگر مناطق جهان داشته باشد.

جنایاتی که تاکنون توسط افراطیون صورت گرفته و تلاش خشونت بار آن‌ها در جهت تخریب و تصفیه قومی در سوریه و عراق جهان را تکان داده است. حملات تروریستی در اروپا توسط دسته جات وابسته به القاعده، آنچه که به «کشتار باگا در ۲۰۱۵» توسط بوکو حرام شهرت یافته، حمله تروریستی در موزه ملی تونس، اقدام انتحاری علیه غیر نظامیان در جلال آباد افغانستان، بریدن سر ۲۱ مسیحی قبطی مصری در لیبی و کشتار تکان دهنده ۱۴۷ دانشجو در کنیا تنها در ماههای اخیر ابعاد رو به گسترش تهدیدی را که از ناحیه افراط گرایی خشونت طلب منشاء می‌گیرد، بیش از پیش روشن کرده است.

این پدیده برای نخستین بار در دوره بعد از تجاوز شوروی به افغانستان که به شکل گیری القاعده و طالبان منجر شد، مورد توجه قرار گرفت و با تهاجم آمریکا به عراق و شکل گیری دسته جات متنوع وابسته به القاعده در آن کشور و نهایتا پیدایش داعش ابعادی تازه به خود گرفت.

جنایات گسترده از جمله قتل‌ها، تجاوزات جنسی، تغییر دین اجباری، شکنجه و برده کردن انسان‌ها که بیشرمانه توسط داعش در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ نیز می‌شود، نوع و دامنه تهدیدات ناشی از این گروه را نمایان کرده است. عضوگیری داعش از ۹۰ کشور در اقصا نقاط جهان، از جمله «دمکراسی‌های» صنعتی غربی، یکی از نشانه‌های هشداردهنده‌ای است که از سوءجریانات ساختاری و اجتماعی بسیاری حکایت دارد. گرایش‌های تکفیری این گروه تروریستی به آن اجازه داده است تا به راحتی تهاجم علیه شمار رو به تزایدی از اقشار اجتماعی را توجیه کند و حتی به آن ببالد و آن‌ها را هدف قتل و غارت و بردگی قرار دهد.

حتی جنایات آن‌ها از اهداف اولیه‌شان نیز فرا‌تر رفته و دامن اعضای دیگر گروه‌هایی تکفیری رقیب را نیز گرفته است.

اقدام دو گروه داعش و جبهه النصره در بریدن سر اعضای یکدیگر در موارد متعددی گویای چنین گرایشی در این گروه‌ها است. در یکی از این موارد در مارس ۲۰۱۴، جنگ بین این دو گروه در شمال سوریه بیش از یک هزار کشته بر جای گذاشت.

تخریب نظام‌مند مساجد تاریخی، بقاع متبرکه، کلیسا‌ها، مقابر باستانی و معابد و بی‌حرمتی به آن‌ها و نیز تخریب بی‌محابای آثار باستانی که معرف میراث غنی فرهنگی منطقه است، نشان می‌دهد که این افراطیون چگونه آینده‌ای برای منطقه در ذهن دارند.

جنایات عظیمی که علیه ایزدی‌ها صورت گرفت، گویای رفتار افراطیون و برنامه‌های شوم آن‌ها در مورد اقلیت‌ها است. قتل عام ۱۷۰۰ دانشجوی افسری نیروی هوایی عراق در تکریت در ژوئن ۴۰۱۴ و استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای نمایش این جنایت بزرگ و افتخار به آن نشان داد که اگر مردم عراق قادر به شکست این افراط گرایان نشوند، چگونه آینده‌ای در انتظارشان خواهد بود.

این اعمال در حکم حملاتی تمام عیار و همه جانبه علیه ساختار اجتماعی منطقه و میراث غنی، متنوع و افتخارآمیز آن است.

افراط‌گرایی خشونت‌طلب از کجا نشات گرفته است؟   

ارزشهای انسانی مانند عطوفت، عشق به هم نوع، صبوری، بردباری و بخشش همواره از اجزای بنیادی پیامی بوده‌اند که کلیه مذاهب، بویژه اسلام، همواره در طول تاریخ سعی در اشاعه آن‌ها داشته‌اند.

با این حال، در طول بیش از دو قرن گذشته یک گروه کوچک از عوام فریبان با سوابقی مشکوک و به بهانه پیراستن دین، شروع به ارائه چهره‌ای مسخ شده و غیر واقعی از اسلام کرده‌اند. آن‌ها با هدف نیل به اهداف سیاسی و پیشبرد دستور کار کوته بینانه خود، در جهت قلب پیام اسلام وتحریف تعالیم دینی کوشیدند و تلاش کردند تا رحمانیت و عطوفت را از دین بزدایند. بر این مبنا، جماعت تکفیری و پیروانشان بیش از پیش نسبت به آنهایی که با چنین تفسیری از دین همراه نشدند، سخت گرفتند و آنان را «خارج از دین» شمردند.

آن‌ها بر مبنای چنین تفاسیر بی‌پایه‌ای، اقدام به رد و نفی روایت‌های غیر همسو با نظرات خود کردند و به تکفیر همه کسانی پرداختند که یا اعتقادات متفاوتی داشتند یا به یک گروه جمعیتی متفاوت متعلق بودند. آن‌ها مدعی‌اند که تنها خود درک درستی از اسلام دارند و تمامی حقیقت یک جا در تملک آن‌ها است.

چنین نگرشی جوهره تکفیرگرایی است، و به باور من معضلات کنونی در منطقه و افراط گرایی موجود از چنین نگرشی ریشه گرفته‌اند.

مادام که چنین تفسیری از دین به گروه کوچکی از معتقدان به آن محدود بود، این معتقدان می‌توانستند و می‌توانند نظرات خود را داشته باشند.

مشکل زمانی رخ نمود که کسانی برخوردار از ثروت و قدرت عهده دار اشاعه این تفاسیر جاهلانه در کشورهای اسلامی دور و نزدیک و تحمیل آن به مردم در جوامع فقیر به مدد پول و تبلیغات شدند. این بار، الویت این جمع ثروتمند و قدرتمند دیگر «خلوص دینی» نبود، بلکه اقدامات آن‌ها بر مبنای اهداف سیاسی خاص و پاره‌ای محاسبات راهبردی کوته نظرانه صورت می‌گرفت.

به این ترتیب با کمال تاسف، افراد و گروه‌هاییی که به واسطه شرایط اجتماعی و اقتصادیشان در برابر ایدئولوژی‌های افراطی آسیب پذیر بودند، جذب شدند. از سوی دیگر، در حالی که اکثریت کسانی که به تفاسیر تکفیری اعتقاد دارند، همواره از توسل به زور برای اشاعه و اعمال نظراتشان اجتناب کرده‌اند، اما برخی از آن‌ها دست به اسلحه بردند و حتی در مواردی بر علیه بانیان خود نیز شوریدند. درست در این نقطه‌ای بود که افراطی‌گری خشونت طلب متولد شد.

دور باطل مداخله خارجی، افراط و بی‌ثباتی منطقه ای  

ضمن اینکه جستجوی ریشه‌های داعش و شرکاء در سیر تاریخی تفاسیر مسخ شده از اسلام به شرح فوق ضروری است، در عین حال باید به نقش مهم تحولات خونین عراق در یک دهه اخیر در شکل گیری و رشد گروه‌هایی افراطی موجود نیز توجه داشته باشیم.

مداخلات سیاسی و نظامی در جهان اسلام، بویژه در دهه ۲۰۰۰، شرایط دشواری را موجب شد، زمینه بسیار مساعدی برای عوام فریبان افراطی ایجاد کرد، به تندرو‌ترین افراد در بین آن‌ها امکان داد تا بر سایرین غلبه کنند و به این ترتیب، امکان شکل گیری گروه‌هایی افراطی خشونت طلب فراهم آمد.

داعش یک پدیده جدید نیست.

اکنون اجماع وجود دارد که افراطیون خشونت‌طلب از بهم ریختگی عراق در دوره اشغال این کشور توسط آمریکا بهره برده‌اند. گروهی مانند داعش که از فروپاشی و آشوب تغذیه می‌کند، به مدد بی‌ثباتی‌ها و آشوب‌هایی که بعد از حمله آمریکا به عراق در ۲۰۰۳ رخ داد، رشد کرد.

 افراطیون همچنین در جریان بحران سوریه و به کمک حمایت‌هایی که از افراد، محافل و دولت‌هایی در درون منطقه دریافت کردند، فضای مناسبی به دست آوردند، آرمانی جعلی سر هم کردند و به دیوهایی تبدیل شدند که اکنون حتی در مواردی بانیان و حامیان خویش را نیز تهدید می‌کنند. فراخوان فرامرزی آن‌ها به جوانان محروم و بی‌هدف در کشورهای عربی بعد از شکست نسبی «بهار عربی» و نیز در کشورهای غربی به آن‌ها امکان داد تا صفوف خود را تقویت و به سرعت رشد کنند. مداخله نظامی به همراه تلاش‌های خام برای مهندسی اجتماعی جوامع خاورمیانه، منعکس کننده عمق توهم زدگی در سیاست گذاریهای آمریکا و برخی از دیگر قدرتهای غربی در قبال منطقه بود. آنچه که به اصطلاح «ابتکار خاورمیانه بزرگ‌تر» خوانده می‌شد و هدف آن مهندسی جوامع خاورمیانه از نظر اجتماعی و سیاسی با هدف نهایی صدور «دمکراسی» بود، چارچوب تئوریک برای مداخلات نظامی را فراهم کرده بود.

این «ابتکار» موجب مقاومتی شدید در سطح منطقه شد و تنها توانست بی‌ثباتی گسترده‌تری را در پی داشته باشد. واضعان این طرح ناتوان از درک این مهم بودند که نه دمکراسی را می‌توان با توسل به قوه قهریه به یک ملت تحمیل کرد و نه دمکراسی می‌تواند تحت حکومت یک ارتش اشغالگر در یک جامعه شکل گیرد. خساراتی که در جریان تلاش برای به اجرا درآوردن این طرح خیال پردازانه به عراق و منطقه وارد شد، به قدری گسترده و عمیق بوده که سال‌ها تلاش برای جبران آن نتایج چندانی در پی نداشته است.

هدف این سیاست‌ها که بر پایه جهل کامل نسبت به پویایی ذاتی منطقه شکل گرفته بودند، این بود که یک مدل کاملا بیگانه با ویژگی‌های منطقه و متضاد با سنت‌ها، فرهنگ‌ها و راه و رسم زندگی جوامع بومی را بر آن‌ها تحمیل کند.

بی‌ثباتی‌های ممتدی که از این رهگذر در شماری از جوامع در منطقه حادث شد، زمینه قدرت گرفتن افراطیان خشونت طلب را فراهم آورد و یک دور باطل را موجب شد که در آن اشغال خارجی و افراطی‌گری یکدیگر را تقویت کردند، به نحوی که افراطیون از شکافهای اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده تغذیه شدند. پیش بینی چنین وضعی چندان دشوار نبود.

من در یک سخنرانی در شورای امنیت در ۱۷ فوریه ۲۰۰۳ خاطر نشان ساختم که:

«امروزه، دامنه بی‌ثباتی در منطقه و عدم اطمینان نسبت به آینده در عراق ورای تصور ما است. با توجه به شرایط جامعه عراق و نیز نظر به وضعیت در کل منطقه، نقاط ابهام بسیار زیاد است و هیچ یک از طرف‌ها نمی‌توانند با هیچ درجه‌ای از قطعیت این ابهامات را از قبل در محاسبات خود در نظر بگیرند. اما یک خروجی تقریبا مسلم است و آن اینکه افراطی‌گری از این ماجراجویی غیر مسئولانه در عراق سود بسیار خواهد بود».

امروزه، هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که افراطیون و تروریست‌ها در حال حاضر بسیار قوی‌تر از آنچه هستند که سران عوام فریبشان در سال ۲۰۰۱ قادر به تصور آن بودند و در مناطق بیشتری در خاورمیانه دست به عملیات می‌زنند.

داعش چه نیست و چه هست؟     

داعش یک گروه اسلامی نیست:

وجود و اهداف این گروه هیچ ربطی به اسلامی که توسط قرآن مجید و رسول اکرم پایه گذاری شده، ندارد. داعش از اسلام به عنوان وسیله‌ای برای عضوگیری و جمع آوری پول سوء استفاده می‌کند. اسلام دین رحمانیت و عقلانیت و نیز دین بردباری و شفقت است.

تمام مسلمانان مومن و متعبد روز خود را با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع و آن را بار‌ها و بار‌ها در دعا‌ها و نمازهای روزانه خود تکرار می‌کنند، تا همواره به یاد مهم‌ترین ویژگی‌های خالق خود باشند؛ ویژگیهایی که بندگان خدا باید پیوسته سرمشق و راهنمای زندگی اخلاق مدار خویش در این جهان و تلاششان برای رستگاری اخروی قرار دهند.

رفتار ظالمانه و اعمال جنایتکارانه داعش علیه اقلیت‌های مذهبی در عراق و سوریه همچنین در مغایرت کامل با این آموزه قرآنی قرار دارد که بر مبنای آن «در دین اکراه نیست.» (سوریه بقره آیه ۲۵۶) قرآن مجید بعلاوه تاکید می‌کند که «هر کس کسی را به قتل برساند بدون اینکه کسی را کشته باشد و یا مرتکب فساد در زمین شده باشد، مثل این است که همه انسان‌ها را کشته است». (سوره مائده آیه ۳۲) [۱] با توجه به چنین پس زمینه‌ای، اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان اعمال داعش و هم فکرانش را ضد اسلامی و از نظر اخلاقی انزجار آور می‌دانند و آن را نقطه مقابل بینش اسلامی و عمل میلیارد‌ها مسلمان در طول تاریخ ارزیابی می‌کنند.  

مسلمانان و پیروان دیگر مذاهب طی قرن‌ها در کنار هم در منطقه ما زندگی کرده‌اند. وجود زیارتگاه‌ها و آثار تاریخی متعلق به مسلمانان و فرق و مذاهب غیر اسلامی از طلوع اسلام و حتی بسیار قبل از آن در سراسر خاورمیانه شاهد گویایی بر همزیستی مسالمت آمیز مردمان گوناگون در این منطقه است
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار